امروز سحر خیز شدم
البته وسطش کم اوردم
5 و نیم بیدار شدم
تا 6 و نیم مظالعه کردم ولی خیلی خوابم میومد تا 7 و ربع خوابیدم
بعضی وقت ها ادم هایی که چشم دیدنتو ندارند و یا اذیتت میکنن باعث انگیزه میشوند
خدایا اینجور آدم ها را نگیر از من
پروژه 1005 خیلی داره سخت میشه
هر چی جلوتر میرم پیچ و خم کار بیشتر میشه و هی داریم در تو در میشیم
خیلی ها میگن کار فوق العاده سختیه!!!
ولی توکل به خدا
پنج شنبه چند بار اومدم بنویسم ولی هی نشد
ساعت 6 و نیم صبح رفتیم جلسه
همه هجمه ها طرف من بود از مدیرعامل گرفته تا فاحشه کارگاه
آخرش دیدم تقصیر خودمه که اینقدر سعی میکنم با همه خوب و صاف و خاکی باشم
تصمیم گرفتم از این به بعد یه جور دیگه رفتار کنم
حالم از خودم بد میشه وقتی تصیمیم میگرم عوضی باشم ولی ظاهرا چاره ای نیست
پسرک تنها...برچسب : نویسنده : dtanhayetanha13878 بازدید : 125